بخش اول: معرفی کتاب

×

پیغام خطا

Deprecated function: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in include_once()‎ (line ۲۰ of ‎/home/cp30792/focusfree.ir/focus-text/includes/file.phar.inc).

۱- معرفی:

لبخند بزنید، با آرامش نفس بکشید و به آهستگی ادامه بدهید. کتاب تمرکز، یک کتاب طولانی و پیچیده نیست.

این کتاب مجموعه ای از راه حل ها در قالب یک متن ساده و کوتاه درباره برخی از مشکلاتی است که در مسیر تلاش برای زندگی کردن و خلاقیت و نو آوری در دنیایی است که لبریز از آشفتگی، شلوغی و حواس پرتی شده است. همچنین، در قلب این کتاب کوچک و ساده راه حل بسیاری از مشکلات و کشمکش هایی که در این ایام با آن ها مواجه هستیم، جای گرفته است. مشکلاتی از قبیل هدفمند بودن، مفید بودن، بازیابی سلامتی جسمی و روحی، داشتن تناسب اندام و فعالیت بیشتر به خاطر سبک زندگی غلط و عدم فعالیت.... تا... دست یابی به سادگی و آرامش حقیقی در بحبوحه آشوب و تشویش دنیای کنونی!

این راه حل به خودی خود ساده و در دسترس است و در قالب یک کلمه واحد قابل بیان است: تمرکز .

در صورتی که بتوانیم به تمرکز و آرامش حقیقی دست پیدا کنیم، به قدرتی دست پیدا خواهیم کرد که شاید سال هاست که از به کارگیری آن عاجز بوده ایم.

قدرتی روز افزون که خلاقیت ما را بر می انگیزد. تمرکز به ما مجال می دهد تا آرامش ذهن خود را باز یابیم و کارها را ساده کنیم. تمرکز به ما کمک می کند تا شاخه و برگ های بی اهمیت زندگی را حذف کنیم و بر روی مسایل ضروری متمرکز شویم.

یادداشت مترجم – focusfree.ir: تمرکز به ما کمک می کند تا آرامش خود را بازیابیم و بتوانیم با آگاهی یافتن از علایق و استعداد های وجودی مان، آن ها را پرورش دهیم و به هدف نهایی خود برسیم. هدفی که برای هر انسانی معین و متفاوت است. تمرکز به ما می آموزد که بر روی چیز های کوچک متمرکز شویم. این کار ارتباط وجودی ما را با دنیای اطراف و دنیایی که می سازیم متحول خواهد کرد. توجه داشته باشید که این کار به معنی "کمتر بیشتر است" نیست، بلکه معنا و مفهوم آن این است که "کمتر بهتر است".

معنا و مفهوم کمتر بهتر بودن: زمانی که بر روی چیز های کمتری متمرکز هستیم، با انجام ندادن کارهای بیشتر و غیر لازم، زمان بیشتری برای اختصاص دادن به آنچه که دوست داریم، به آن علاقه داریم و در آن زمینه استعداد داریم و می توانیم متخصص شویم، به دست می آوریم. این روند به ما قدرت و توانایی انتخاب می دهد و در سطح فردی و به تبع در سطح اجتماعی، تصمیمات و روند های افراطی ای که منجر به مشکلات اقتصادی ما شده است را به مرور شناسایی کرده و از بین می برد و ما می توانیم شاهد افزایش کیفیت زندگانی در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خود شویم.

داستان من.. اگر من را نمی شناسید، نام من لئو بابائوتا هست. محبوبیت من بیشتر به خاطر وبلاگ شخصی من که در مورد سادگی است (zen habits) و کتاب پر فروشم در مورد بهره وری (The Power Of Less)، شناخته می شوم. مفاهیم "سادگی"، "تمرکز" و "کمتر (less)" الهام بخش زندگی من هستند. در سال های گذشته، در طول زمان، یاد گرفتم که با تغییر دادن فقط و فقط یک چیز، زندگی خود را متحول کنم. "تمرکز"... تمرکز.. تمرکز.. من یاد گرفتم که با تمرکز پیدا کردن بر روی چیز های کمتر و ساده کردن زندگی بتوانم خلق کنم...

یادداشت مترجم – focusfree.ir: منظور نویسنده از کمتر بهتر است و قدرت تمرکز، کم کردن شاخه و برگ های زندگی در زمینه مصرف، فعالیت ها، تخصص ها، فعالیت کاری و.. هست که این روند به وی اجازه داده است تا وقت بیشتری را به علایق و تمایلات درونی خود اختصاص دهد، استعداد های خود را شناسایی کند، آن ها را پرورش دهد و قوی تر کند و در یک یا دو زمینه خاص متخصص شود و زندگی ای بهینه تر و توئم با آرامش بیشتری را تجربه کند.

به دلیل تاثیر شگرف این مفاهیم در زندگی خود و بسیاری از خوانندگان وبلاگ من، تصمیم گرفتم تا آن ها را در قالب این کتاب با شما به اشتراک بگذارم. با بهره مندی از قدرت تمرکز و متمرکز شدن بر روی یک چیز در یک زمان و ایجاد تغییراتی کوچک، به مانند قدم های کوچکی که یک کودک بر می دارد، من توانسته ام گروهی از عادات را تغییر دهم. من دخانیات مصرف نمی کنم و سیگار کشیدن را ترک کردم، دویدن را آغاز کردم، شروع کردم به خوردن غذاهای سالم تر، سحر خیز شدم و منظم تر شدم و به تبع توانستم کارهای خیلی بیشتری را به انجام برسانم.

یادداشت مترجم – focusfree.ir: نویسنده در اینجا اشاره دارد به اصل پا فشاری و جا نزدن. وی با متمرکز شدن بر هدفی خاص و پا فشاری برخی عادت ها را در زندگی خود تغییر داده است و عادت های جدیدی نیز خلق کرده است.

در هر زمان یک پروژه را قبول می کنم و از قدرت تمرکز برای به اتمام رساندن آن ها استفاده می کنم. با ساده تر کردن زندگی خود و متمرکز شدن بر خواسته هایم توانسته ام ماراتون کار کنم و در مسابقه آن شرکت کنم، بدهی هایم را صفر کنم، وبلاگ نویسی ام را شروع کنم و یک تجارت موفق راه اندازی کنم، چند کتاب بنویسم و خیلی چیز های بیشتری به دست بیاورم. این موارد به ظاهر ساده بسیار در زندگی موثر هستند و باعث شده اند به من آزادی ببخشند. تمرکز به من کمک کرده است تا آزاد تر باشم و کارها را ساده کنم و نهایتا بتوانم زندگی خودم را تغییر بدهم.

۲-عصر حواس پرتی با ساده سازی ابعاد زندگی و روند های آن، از هدر رفت زندگی جلوگیری کنید.. ما در زمانه مرموزی زندگی می کنیم. زمانه ای پر از رمز و راز که مقدار و تعداد زیادی داده و اطلاعات بی حد و مرز و پراکنده به شکل های مختلف لحظه به لحظه به ما وارد می شود و عصر اطلاعات نام گذاری شده است. تعدد داده ها و اطلاعاتی که به ما داده می شود، کنجکاوی ما را بر می انگیزد. اما اگر با دیدگاهی متفاوت به این وقایع نگاه کنیم، می توان نامش را عصر حواس پرتی و پریشانی گذاشت. آدمی از دیر باز گرفتار حواس پرتی بوده است.

از دور کردن پشه های مزاحم اطراف شومینه تا سر و کله زدن با انبوهی از کاغذ های نامه، زنگ خوردن پی در پی تلفن ها و.. اما هیچ زمانی به اندازه عصر حاضر این پریشانی فکری پر رنگ نبوده است. نوتیفیکیشن های ایمیل، پیغام های پی در پی کانال ها و گروه های تلگرام، توییتر، فیسبوک و اینستاگرام بر روی دستگاه های موبایل همیشه روشن که مرتب به شما اطلاع می دهند، اصلا قابل مقایسه با زنگ خوردن تلفن نیستند. امروزه ما بیشتر و بیشتر آنلاین هستیم و این آنلاین بودن ما برا بیش از پیش چند وظیفه ای کرده است. ما غرق در تیرگی جریان اطلاعات شده ایم.

یادداشت مترجم – focusfree.ir: نویسنده سعی بر این دارد تا با ارائه چند مثال ملموس به ما یاد آور شود که بهای چند وظیفگی، عدم تمرکز کافی بر روی علایق و استعداد های مان است و نهایتا عدم پیشرفت در زندگی را به دنبال دارد.

در حین کار، عوامل زیادی موجب حواس پرتی ما می شوند. این عوامل حواس پرتی از هر سمت و سویی به سمت ما می آیند. کامپیوتری که در مقابل ما قرار گرفته است، با اعلان ایمیل و انواع نوتیفیکیشن های دیگر و مرورگر فیبنده و اعتیاد آور خود که با ارایه مقدار بی پایان موارد خواندنی ما را مانند سیاه چاله ای گرفتار خودش می کند و فرار از آن تقریبا غیر ممکن است، تمرکز را از ما می گیرد و موجب حواس پرتی ما می شود.

فرصت های نا محدود برای خرید کردن، افراد بی شمار برای گفتگو در چت روم ها و شبکه های اجتماعی، شایعاتی که یکی پس از دیگری در قالب متن و یا کلیپ های ویدیویی در نرم افزار های پیام رسان و یا شبکه های اجتماعی دست به دست می شوند، عکس ها و فیلم های مستهجن و خیلی چیز های بیشتری که وجود دارند. تمام وقت، چندین ایمیل جدید دریافت کرده اید که در انتظار پاسخ فوری هستند، چندین برنامه را هم زمان باز نگه داشته اید که هر کدام از آن ها کارهایی دارند که باید کامل شود، چند نفدر دوست دارند گفتگو کنند که موجب حواس پرتی بیشتر ما نیز می شوند.

یادداشت مترجم – focusfree.ir: نویسنده به اثر معکوس تکنولوژی در زندگی ما اشاره دارد.

تکنولوژی به عنوان ابزاری با هدف تسهیل و تسریع کارها و فرآیند ها جهت صرفه جویی در زمان و روند زندگی انسان ها شکل گرفته است، اما استفاده نا به جا و اشتباه از آن و تکرار این اشتباهات به صورت یک عادت، روند زندگی را مختل می کند و پیامد های گفته شده را در پی دارد. و این تنها بخشی از زندگی است که در مقابل ما قرار دارد (کامپیوتر).

از اطراف صدای زنگ تلفن از روی میز دیگری شنیده می شود، یک دستگاه موبایل کنارتان نوتیفیکیشن می دهد و یا کسی می خواهد با شما تماس بر قرار کند، صدای موسیقی ای که همکارتان در اتاق کار در کنار شما نشسته است شنیده می شود، همکار دیگری به سمت میز ما می آید تا سوالی بپرسد، منشی ممکن است کاغذ هایی را برای امضا سمت شما بیاورد، کاغذ ها و یادداشت هایی که در جای جای میز ما پراکنده شده اند و شخص دیگری که می آید و خوراکی تعارف می کند!

یادداشت مترجم – focusfree.ir: مواردی که نویسنده سعی دارد به تصویر بکشد از دیدگاه خودش و به عنوان یک برنامه نویس و توسعه دهنده است.

بسیاری از این موارد در زندگی دیگران نیز صادق است. ممکن است شما به عنوان خواننده این کتاب با توجه به ذهنیت و دیدگاه خود، موارد دیگری را به یاد بیاورید که خلاف تمرکز در زندگی باشند. مثلا ماشین قدیمی و یا کلاسیک ای که دوستش دارید ولی در سال چندین بار مجبورید به تعمیر گاه مراجعه کنید یا به سختی قطعات آن را در بازار پیدا و خریداری کنید.

با اینکه تمرکز خیلی کمی روی کارهای مان داریم و زمان کمی را به کاری که به شکل واقعی باید انجام دهیم اختصاص می دهیم، بسیار شگفت انگیز است که ما در نهایت همه کارها را به پایان می رسانیم. پس از ترک محل کار، رقابت اجزا محیط اطراف و اطرافیان ما برای تصاحب توجه ما پایان نمی پذیرد. به محض در آوردن تلفن همراه از جیبمان، با تعداد زیادی پیغام و ایمیل مواجه می شویم که همه ی آن ها می بایست پاسخ داده شوند.

بعد از آن چندین تماس تلفنی داریم که می بایست حتما آن ها را پاسخ دهیم. چیز هایی برای خواندن داریم چه به شکل روزنامه یا مجلات و چه بر روی موبایل و یا تبلت مان! و امان از تبلیغات... ما توسط تبلیغات که همه آن ها خواهان تصاحب تصاحب بخشی از توجه ما هستند بمب باران می شویم. تلوزیون به صورت مداوم در حال داد و فریاد! است. چند صد کانال تلوزیونی و هزاران آگهی بازرگانی که برای جلب توجه ما مشتاقانه رقابت می کنند. در اینجا یک کامپیوتر خانگی داریم که با انواع ترفند های زیرکانه و مهندسی شده! از ما می خواهد تا کارهای بیشتری را انجام دهیم.

برای مان انواع پیام ها را می فرستد، بیشتر و بیشتر حواس مان را پرت می کند، ما را در دام پیام های غیر ضروری شبکه های اجتماعی می اندازد و ترغیب می کند بیشتر خرج کنیم و پیوسته خرید کنیم! شاید هم وسوسه بشید مقاله یا کتابی که الزاما مورد نیاز شما نیست را بر روی کامپیوتر شخصی خود مطالعه کنید! تازه.. تلفن فرزندان، تلفن خانه یا دفتر کار و یا همکارانتان.. و دیگر دستگاه های موبایل دور و اطرافتان را فراموش نکنید! هشداد.... هشدار... هشدار.... پیچیدگی عصر حاضر و به تبع تشویش و حواس پرتی ای که برای شخص شما به دنبال دارد، بی سابقه است.

یادداشت مترجم: focusfree.ir: نویسنده سعی دارد دنیایی را به تصویر بکشد که در عصر جدید برای خود و بدون انتخاب خود شکل داده ایم و وارد آن شده ایم.

دنیایی که بدون آگاهی پا به آن نهادیم و با غفلت در حال تجربه آن هستیم. ما می دانستیم که اینترنت در حال رشد است.. ما می دانستیم که تلفن های هوشمند در حال هوشمند تر شدن و نفوذ بیشتر در زندگی تک تک ما هستند.. به موازات فرصت هایی که دنیای آنلاین در اختیار ما قرار داده است، بهایی پنهان در حال پرداخت است و این بها چیزی نیست جز حواس پرتی، عدم تمرکز کافی بر روی علایق و استعداد های مان و تبدیل شدن به موجوداتی چند وظیفه ای با راندمان پایین و نداشتن انرژی و تمرکز و زمان کافی برای زندگی ای توئم با آرامش و صلح. شاید متوجه نبودیم که عدم استفاده صحیح از تکنولوژی چقدر ما و زندگی ما را متاثر ساخته است. شاید بعضی ها متوجه این مهم شده اند و شاید بسیاری هنوز متوجه این قضیه نشده اند. از نظر من، به دلیل تعدد موارد و چیز هایی که خواهان تصاحب تمرکز و علایق و استعداد های ما هستند، اکنون زمانی است که باید به این موارد توجه کنیم.. این یک اعتیاد است فعالیت های مداوم در فضای آنلاین از قبیل چک کردن ایمیل، جستجو در وب، چک کردن شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها، فروم ها، اینستاگرام و.. در ما عادت ها را شکل داده اند.

یادداشت مترجم: focusfree.ir: تکرار رفتار های اشتباه و استفاده غلط از فضای مجازی و امکانات ارتباطی عادت هایی را در ما شکل داده اند و این عادت ها به علت سوء بودن و گرفتن فرصت زندگی واقعی و سلب فرصت فهمیدن علایق و استعداد ها از ما و کاهش کیفیت و سطح زندگی واقعی، اعتیاد تلقی می شوند. بازخورد های سریع و مثبت این گونه فعالیت ها که به صورت ادامه دار در شبانه روز تکرار می شوند و احساس نیاز به چک کردن نوتیفیکیشن های اینستاگرام و یا ایمیل های جدید، در ما اعتیاد جدیدی را به نام اعتیاد آنلاین بودن و حواس پرت بودن به وجود آورده است.

اگر بخواهیم سایر فعالیت های اعتیاد آور را مانند استفاده از انواع دخانیات و یا خوردن غذاهای مضر و یا خوردن مشروبات الکلی را با فرآیند گفته شده در بالا مقایسه کنیم، هر یک از این فعالیت های مضر، یک چیز لذت بخش با میزان متغیر به صورت آنی به عنوان پاداش این فعالیت در اختیار شما قرار می دهند و نتایج منفی را تا خیلی بعد از آن احساس نمی کنید. چک کردن پست های اینستاگرام یا هر فعالیت آنلاین مشابهی، به همان اندازه برای شما بازخورد لحظه ای مثبت و بازخورد های منفی عمیق و مخربی با تاخیر و در آینده دارند. روند کلی به این شکل است: شما صندوق دریافت ایمیل های خود را چک می کنید، ناگهان متوجه می شوید که یک ایمیل از سوی یکی از دوستان تان دریافت کرده اید. وقتی ایمیل جدید را دریافت می کنید، یک حس خوب در شما ایجاد می شود.

این حس شاید تایید ای است بر اینکه ارزشمند هستید. دریافت پیغام از دیگران به ما احساس خوبی می دهد و بدین ترتیب یک بازخورد سریع در قبال چک کردن ایمیل یا پیام دریافتی در قالب حس خوب دریافت می کنیم. این روند به تعدد تکرار و تکرار می شود تا جایی که به شکل اعتیاد در ما ریشه می دواند. با اینکه پاسخ گویی به تمام پیام ها و ایمیل ها دشوار است و به سختی می توان این کار را ادامه داد، به دلیل اعتیادی که به این کار پیدا کرده اید، نمی توانید چک کردن ایمیل را متوقف کنید. در می یابید که چک کردن تمام ایمیل ها مثل سابق برای تان خوشایند نیست و به جالبی گذشته نیست.. ولی بازهم این کار را انجام می دهید... با همه سختی هایی که دارد و با اینکه مثل گذشته جذابیت ندارد، ولی باز هم این روند بارها و بارها تکرار می شود.... در فصل "زیبایی قطع ارتباط" به شما می گویم که چگونه می توانیم از این اعتیاد رهایی پیدا کنیم.

سبکی جدید از زندگی: زندگی آنلاین توئم است با دریافت اطلاعات به صورت پی در پی و حواس پرتی مداوم ما.. همه این روند های ناگوار تبدیل به بخشی از زندگی ما شده اند. در گذشته کامپیوتر ها گران و حجیم بودند و اکثرا در محیط کار و به شکل دسک تاپ استفاده می شدند و قابلیت جا به جایی نداشتند و به ما اجازه می دادند تا در محیط خانه، اتوموبیل، قطار و هواپیما به کارهای دیگری بپردازیم و علاوه بر این در زمان های بسیار کوتاهی برای انجام فعالیت های کمی آنلاین بودیم. کامپیوتر ها ما و زندگی مان را احاطه کرده اند. من به عنوان شخصی که در تکنولوژی و استفاده از آن حرفه ای هستم، فکر می کنم می بایست عواقب این سبک زندگی جدید را نیز در نظر بگیریم.

یادداشت مترجم: focusfree.ir: از آنجایی که نویسنده این کتاب یک IT MAN است، بر مبنای تجربه شخصی خود در زمینه زندگی آنلاین و استفاده مداوم از تکنولوژی و عدم رعایت اصول اولیه در زمینه نحوه استفاده صحیح از امکانات ارتباطی هشدار می دهد.

دلیل نگرانی من این است که ما بسیار سریع سبک جدیدی از زندگی را خلق کرده ایم و آمادگی لازم تجربه همه ابعاد آن را نداریم. اکثر مواقع آنلاین هستیم و به موازات ایجاد سبک جدیدی در زندگی مان، استراتژی جدیدی برای کنار آمدن با آن خلق نکرده ایم. در کنار اینکه هنوز نمی دانیم این سبک جدید زندگی، بهترین راه برای زندگی کردن است یا نه، هنجار های جدید فرهنگی ای نداریم. ما قبل از آنکه ساختار فردی و اجتماعی متناسبی در قالب یک سیستم رفتاری برای این موضوع ایجاد کنیم، در آن غرق شده ایم.

توقع جامعه از ما: فرض کنیم یک روز صبح با آغاز روز، تصمیم بگیریم که به هیچ طریقی در عصر حواس پرتی و تشویش سهیم نباشیم. آیا می توان به همین سادگی این کار را انجام داد؟

یادداشت مترجم: focusfree.ir: من سعی کردم این تصمیم را اجرایی کنم، اعتراف می کنم کار بسیار مشکلی هست. بسته به نوع فعالیت شخصی و اجتماعی و کاری ای که دارید و میزان وابستگی آن به فضای مجازی و حتی میزان تعهدی که به شخص خودتان در کنار تعهدی که نسبت به دیگران دارید، این تغییر می تواند از درجه مشکل تا بسیار سخت متغیر باشد. این کار امکان پذیر است ولی اتخاذ و اجرای چنین تصمیمی به یک باره حکم اعلان جنگ و تقابل یک جانبه علیه تمامیت فرهنگی را دارد که از شما توقع مشارکت و همراهی همیشگی دارد.

اگر بخواهم یک مثال خوب و ملموس برای شما بزنم، به تازگی تصمیم خودم را مبنی بر عدم چک کردن و خواندن پی در پی ایمیل هایم اعلام کرده ام و این کار واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است. این تصمیم از نظر شخص من تا حد زیادی منصفانه و درست بوده است اما به مرور مشخص شد که واکنش های زیاد و بعضا سختی را از سوی دیگران برای من به دنبال داشته است. این تصمیم را به این دلیل اتخاذ کردم چون به من فرصت می داد تا بتوانم بر روی علایق و کارهایی که دوست دارم تمرکز کنم و بتوانم بیشتر خلق کنم.

یادداشت مترجم: focusfree.ir: منظور نویسنده از فرصت بیشتر برای خلق کردن، متمرکز شدن بر روی علاقه شخصی وی به نویسندگی و خلق آثار موثر تر و جدید در قالب مطالب وبلاگ و کتاب های ایشان است.

عده ای نیز من را به واسطه ی شجاعتی که به خرج داده بودم و از اینکه چک کردن ایمیل ها را به شکل یک عادت بد و مخرب کنار گذاشته بودم، تحسین کردند. این بازخورد نشان می دهد که این تغییر بر داشتن یک قدم بزرگ به واسطه ی انتخابی آگاهانه است که نیازمند شجاعت زیادی بود و لازمه آن توانایی و قدرت درونی زیادی است که به واسطه ی آن بتوان یک هنجار اجتماعی عظیم و نیرومند را شکست. برخی از مخاطبین من نیز فکر می کردند مورد توهین قرار گرفته اند و رنجیده خاطر شده بودند و حتی فکر می کردند من راه و روش آن ها را برای انجام کارها به سخره گرفته ام. آن ها این گونه برداشت کرده بودند که من یک خواننده اپرا و یا بازیگر بسیار مهم هستم که نمی خواهم همیشه از طریق ایمیل در دسترس باشم.

یادداشت مترجم: focusfree.ir: می توانید کمی متفاوت تر با شیوه انتخابی از سوی نویسنده و بدون تغییر روند ناگهانی، اعمال تغییرات را به میزان دلخواه خود انجام دهید. به عنوان مثال شخص من بسته به درجه اهمیت و میزان عمق ارتباط شخصی، کاری و عاطفی ام با دیگران، قبل از تغییر رویه، به برخی از افراد اطلاع دادم که می خوام کمتر ارتباط و ارتباط سازی و حاشیه ارتباطی داشته باشم و از این امکانات و بستر کاری به جهت امور مفید و کاری استفاده کنم و این کار را به شکل تقریبی با اطلاع قبلی و با حفظ تعهدات به دیگران و ساختار اجتماعی ای که در آن قرار دارم انجام دادم.

نکته جالب این است که عمل رهایی یافتن از اعتیاد پاسخ گویی به ایمیل ها را می توان از دو جنبه نگاه کرد. این عمل در عین حال که می تواند بسیار شجاعانه دیده شود، از جنبه دیگری می تواند بسیار متکبرانه بوده باشد. چرا متکبرانه؟ به این دلیل این عمل متکبرانه بوده است چون من برای بر آورده کردن توقعات جامعه زندگی نمی کردم و بنابر این برای این مضمون نمی بایست از طریق ایمیل در دسترس باشم و تمام سعی و تلاشم را بر این بگذارم تا همیشه پاسخگوی ایمیل های دیگران باشم. اگر بخواهیم منصفانه به قضیه نگاه کنیم، در یک دهه پیش از عصر حاضر، بسیاری از افراد جامعه از امکان ارتباطی ایمیل استفاده نمی کردند و هیچ کس اهمیت و حساسیت زیادی برای استفاده نکردن از ایمیل قایل نبود. و اما... ایمیل فقط یک جنبه از توقعات و تلاش بی وقفه محیط اطراف ما برای تصاحب توجه و تمرکز ماست...

اینکه توقعات وارده بر شما چقدر بالا هستند به شغل شما، اینکه چه کسی هستید، در کجا کار می کنید و افرادی که با آن ها در تعامل هستید و آن ها تابع چه سطح استاندارد رفتاری ای هستند بستگی دارد. از برخی افراد این توقع وجود دارد که همیشه در دسترس باشند. این توقع در مورد کسانی بیشتر صادق است که یک گوشی بلک بری یا .. در دستشان می گیرند و به تعامل و تجارت با دیگران می پردازند و انتظار ما این است که تقریبا بلافاصله پاسخ گوی تماس ما باشند و اگر خارج از دسترس باشند، این طور قلم داد می شود که این افراد در کار و تجارت خوب نیستند. از بقیه افراد جامعه توقع می رود که بلافاصله پاسخگوی پیام های فوری در واتس اپ و دیگر شبکه های اجتماعی باشند.

همچنین این ذهنیت وجود دارد که می بایست افراد خاص و منابع خاصی را دنبال و به طور مداوم از مطالب به روز شده در سایت های خبری آگاه باشیم. باید توجه داشت که آنلاین بودن به صورت دایمی و همیشگی، بخش بزرگی از جریان همیشگی و مداوم حواس پرتی در عصر حاضر است و به شکل توقعی بالقوه در آمده است که افراد جامعه آن را از شما طلب می کنند. باید یادآور شد که پذیرفتن هر رویه ای به غیر از پاسخ گویی به این خواسته ها و توقع ها از سوی شما، برای بسیاری از مردم دشوار است و این امر نیازمند شجاعت، جسارت و یا کمی تکبر است. چرا به اینجا رسیده ایم؟ این وضعیت چگونه شکل گرفته است؟ آیا ما انتخاب کرده ایم که بخشی از این شرایط باشیم؟ ما هرگز با این توقعات موافقت نکرده ایم، اما این روند طی دهه گذشته با سرعت زیادی رشد کرده است و اکنون خارج شدن از این شرایط دشوار است.

یادداشت مترجم – focusfree.ir: منظور نویسنده، عمل انجام شده ای است که ما در مقابل آن قرار گرفته ایم و سعی دارد با بیان مساله به مرور به راهکارهای پیشنهادی خود برسد.

راهکار من این نیست که از این شرایط خارج شویم و توقعات را انکار کنیم. راه حل پیشنهادی من این است که نیاز داریم مجددا در مورد رویه کاری و زندگی مان تفکر کنیم تا توقعات را شناسایی و آن ها را تغییر دهیم تا ساختار زندگی مطابق نیاز ما تغییر کند. از نظر من راه حل عملی ای به غیر از این راه حل وجود ندارد. یک پرسش ساده یک پرسش را در قالب تمرین برای شما مطرح می کنم و فکر می کنم می تواند برای شما مفید باشد.

پرسش این است که در طول زمانی که این بخش از کتاب را می خواندید، چند بار به سراغ شما آمدند؟ چند بار تلفن شما زنگ خورد؟ چند بار وسوسه شدید تا به حواس پرتی مورد علاقه تان مثلا چک کردن اینستاگرام بپردازید؟ در یک جهان ایده آن پاسخ تمامی این پرسش ها و پرسش های مشابه صفر است. تمرین شما این است که پاسخ پرسش های فوق و مسایل مشابه را هر چه بیشتر به صفر برسانید.

یادداشت مترجم - focusfree.ir: از آنجایی که این یک نسخه آنلاین و تعاملی ترجمه کتاب تمرکز است، لینک این تمرین در ادامه در این بخش قرار داده شده است و شما می توانید با کلیک بر روی آن، وارد حساب کاربری خود در وب سایت تمرکز شده و پاسخ خود را در قالب یک نظر یا همان کامنت در بخش مربوطه قرار دهید و با دیگران به اشتراک بگذارید. 

بخش قبل << سخن مترجم

بخش بعدی >> عصر حواس پرتی

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
این کپچا برای تشخیص شما از اسپمر های خودکار ایجاد شده است.
۹ + ۵ =