۳ - همراه شدن با جریان زندگی...

×

پیغام خطا

Deprecated function: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in include_once()‎ (line ۲۰ of ‎/home/cp30792/focusfree.ir/focus-text/includes/file.phar.inc).

Lao-Tzu: زندگی به مجموعه ای از تغییرات طبیعی و خود به خودی گفته می شود که مقاومت در مقابل آن بی فایده است و صرفا باعث غم و تاسف می شود. واقعیت را به عنوان واقعیت بپذیرید. بگذارید جریان زندگی شما را به صورت طبیعی به هر شکلی که می خواهد به سمت جلو ببرد.

اینکه ما در زندگی مان چه مبناهایی را در پیش می گیریم، چند عادت خوب شکل می دهیم، چیز هایی هستند که برای ما قابل کنترل نیستند. اگر بخواهیم آن ها را کنترل کنیم و خلاف جریان زندگی حرکت کنیم، تبدیل به یک منبع عظیم خشم، نا امیدی و اضطراب خواهند شد.

راه حل ساده این مساله این است که با جریان زندگی همراه شویم.

به عنوان مثال، ممکن است امروز، صبح آرام و بی نقص همیشگی خود را آغاز کرده باشید. شما صبح خود را به گونه ای چیده اید تا کارهایی را آغاز کنید و به سر انجام برسانید که برای شما آرامش و شادی به ارمغان بیاورند. ناگهان زمانی که در حال دوش گرفتن هستید، یک لوله آب در حمامتان می ترکد و شما یک صبح کاملا متفاوت و توئم با اضطراب و تلاش برای تعمیر لوله و کثیفی ایجاد شده در حمام می گذرانید.

شما مایوس و عصبانی می شوید، چون نتوانسته اید اموری را که برای امروز صبح در نظر گرفته بودید انجام بدید. شما از همه ی تغییرات امروز صبح مضطرب هستید. این مساله روز شما را خراب می کند و در باقی روز مایوس و نا امید می شوید. 

اگر با خودمان صادق باشیم، این بهترین روش رسیدگی به امور نیست و اینکه اغلب ما مشکلاتی از این دست را در طول روز های زندگی تجربه می کنیم. ممکن است با مردمی مواجه شویم که چیزهایی را که ما به آن ها عادت داریم را تغییر می دهند. با زندگی در زمانی که آن طور که ما می خواهیم پیش نمی رود، به مشکل بر می خوریم.

 

با جریان زندگی جلو رفتن به چه معنی است؟

با جریان زندگی جلو رفتن، یعنی اینکه تغییرات را بدون عصبانیت یا سرخوردگی بپذیرید. یعنی اینکه آنچه را که زندگی به شما می دهد بپذیرید و تلاش نکنید دقیقا آنچه را که شما می خواهید به شما بدهد.

ارتباط "تمرکز" با همراه بودن با جریان زندگی چیست؟

محیط پیرامون ما دائما در حال تغییر است و دائما حواس پرتی و اختلال در کارها وجود دارد. باید بپذیرید که هرچقدر تلاش کنید تا محیط پیرامون تان را به شکل دلخواه تحت کنترل خود در آورید، بی فایده است و نمی توان آن را کنترل کرد.

در نتیجه، باید یاد بگیرید و بپذیرید که می توان در یک محیط در حال تغییر تمرکز پیدا کرد. 

راهکار کنار آمدن با حواس پرتی ها و اختلالات چیست؟

۱- درک عدم توانایی کنترل همه چیز:

اکثر ماها تا حدودی به این حقیقت واقف هستیم که دنیا از کنترل ما خارج است، اما از آنجایی که تفکر ما متفاوت است و همه به گونه ای متفاوت فکر می کنیم، رفتار می کنیم و احساس می کنیم، در مقابل این حقیقت بنیادی متناقض عمل می کنیم.

ما آرزو داریم کاش می توانستیم دنیا را کنترل کنیم. ولی نمی توانیم....

ما حتی نمی توانیم تمام فاکتور های یک حوزه کوچک تحت نفوذ خودمان را کنترل کنیم. ما می توانیم بر محیط اطراف خودمان و چیز هایی که وجود دارند و افراد تاثیر گذار باشیم ولی اکثر چیز ها برای ما قابل کنترل نیستند. در مثالی که چندی پیش برای شما بیان کردم، ملاحظه کردید که قادر هستید کارهای روزمره و برنامه ریزی صبح خود را کنترل کنید، اما چیز هایی هستند که گاهی اتفاق می افتند ( بیماری عزیزتان - پیش آمد یک تصادف - تماس ناگهانی ۵ صبح - ترکیدگی لوله حمام و... ) که شما را ملزم می کنند امور روزانه ی خود را به اجبار تغییر دهید. قدم اول برای پیشرفت توی این موضوع درک و پذیرفتن این اتفاقات است و اینکه حتما اتفاق می افتد، نه اینکه شاید اتفاق بیوفتد.

چیز های بسیاری هستند که ما نمی توانیم کنترل کنیم و ممکن است تمامی ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار دهند. باید این حقیقت را بپذیریم، در غیر این صورت  همیشه نا امید و مایوس خواهیم بود.

۲ - آگاهی - افکار شما وقتی قابل تغییر هستند که آن ها را بشناسید:

شما باید ناظر افکار خود باشید. به افکار خود آگاه باشید و آن ها را بیازمایید. یک خود آزمون گر آگاه!

یعنی افکار خود را بیازمایید و ببینید کجا از آن ها ناراحت می شوید، در نتیجه می توانید یک فکری به حال خودتان بکنید. یک دفتر کوچک را به حساب چوب / خط اختصاص دهید. هر بار که ناراحت می شوید، یک چوب خط کوچک در آن رسم کنید. وقتی که حساب چوب خط های خود را داشته باشید و پس از یک هفته آن را بررسی کنید، متوجه می شوید که اگر به دنبال تغییر محیط خود باشید، با دیدن دفترچه، خیلی سریع و بیشتر از خشم و نا امیدی خود آگاه خواهید شد. 

یادداشت مترجم: نویسنده سعی بر معرفی روشی دارد که به شما یادآور شود متاثر شدن از محیط، چگونه می تواند ذهن شما را سریعا خدشه دار کند.

۳ - نفس کشیدن:

زمانی که احساس نا امیدی و یا عصبانیت دارید، نفس عمیق بکشید. این کار را چند بار تکرار کنید. این یک قدم مهم است که به آرامش شما کمک می کند. و در ادامه راهکار های زیر را انجام دهید. با تمرین نفس کشیدن متوجه می شوید تا به اینجا بیشتر مسیر کسب آرامش را پیموده اید...

۴ - گذر این لحظه و آینده را ببینید:

اگر شما در لحظه به خاطر چیزی که اتفاق افتاده است، به عنوان مثال خراب شدن اتوموبیل تان - خراب شدن کاری که داشتید انجام می دادید توسط بچه های تان - و... عصبانی و یا ناراحت هستید، یک نفس عمیق بکشید و یک قدم به عقب باز گردید. با چشم ذهنتان نظاره کنید... از زندگی خود در آن لحظه فاصله بگیرید... از دور دست نظاره کنید... متوجه می شوید پس از آن هر اتفاقی که افتاده است اهمیت خود را از دست داده است. یک هفته بعد... یک سال بعد... این حادثه کوچک ذره ای اهمیت نخواهد داشت. 

هیچ کس اهمیت نخواهد داد. حتی خود شما. پس چرا الان در مورد آن ناراحت می شوید؟ فقط رهایش کنید و به زودی متوجه می شوید موضوع مهمی برایتان نخواهد بود.

۵ - بیشتر تمرین کنید:

مانند هر مهارت دیگری در زندگی، که ابتدا می آموزید، احتمالا در همان اول عملکرد مناسبی نخواهید داشت. کدام یک از ما ها همان ابتدای خواندن و نوشتن، رانندگی، نقاشی و.. عملکرد خوبی داشته است؟ مهارت های شما با تمرین کردن تقویت می شوند. پس وقتی که یاد می گیرید با جریان زندگی همراه شوید، ابتدا اشتباه می کنید. ممکن است لغزش داشته باشید و سقوط کنید. اشکالی ندارد. زمین خوردن بخشی از فرآیند یادگیری است. فقط پایدار باشید.. تمرین کنید ... تمرین کنید... به تمرین کردن ادامه دهید تا نهایتا مهارت لازم را کسب کنید و بر ناراحتی و خشم خود مسلط شوید.

۶ - خندیدن را فراموش نکنید:

خندیدن باعث می شود تا مسایل به جای نا امید کننده به نظر رسیدن برای شما جنبه فان و خوشایند داشته باشند.  ممکن است اتوموبیل من درست در یک مسیر پر ترافیک پنچر شود و من لاستیک یدک هم نداشته باشم. به بی مسئولیتی خودم می خندم!!

اگر از بالا به این موقعیت و به عنوان سوم شخص نگاه کنیم و خود را در این موقعیت پوچ نبینیم، می توانیم به آن بخندیم. یاد بگیرید که بتوانید جدا سازی کنید.  

اگر بتوانید یاد بگیرید که به این مسایل بخندید، بسیاری از راه را پیموده اید. خندیدن را امتحان کنید. حتی اگر به نظر نمی رسد که چیز خنده داری اتفاق افتاده باشد. اگر بخواهید، به احتمال زیاد خنده دار خواهد شد.

۷ - بپذیرید که قادر به کنترل دیگران نیستید:

یکی از بزرگترین چالش ها، این است که بپذیرید نمی توانید دیگران را کنترل کنید. ما از دست دیگران ناراحت می شویم چون به شکلی که ما می خواهیم عمل نمی کنند. ممکن است از دست فرزندمان ناراحت شویم، شاید همسر یا شخص با اهمیت برای ما در زندگی مان باشد، شاید همکار، دوست و یا رئیس مان و یا شاید مادر ما کسی باشد که ما انتظار داشته باشیم مطابق میل ما رفتار کند و ما بخواهیم او را کنترل کنیم و نتوانیم و عمیقا ناراحت شویم!

باید درک کنیم و بپذیریم که همه ی افراد اطراف ما، بر اساس شخصیت و تفکر خودشان عملکرد خاصی دارند. 

بر اساس چیزی که احساس می کنند درست است، همیشه کاری را که از آن ها می خواهیم را انجام نخواهند داد و ما باید این حقیقت را بپذیریم.

باید بپذیریم که نمی توانیم آن ها را کنترل کنیم. 

یادداشت مترجم: آدم ها را همان گونه که هستند بپذیر - نصیحت همیشگی پدر عزیز و مهربانم

باید کارهایی را که انجام می دهند بپذیریم و قبول کنیم . می دانم که اصلا ساده نیست، اما مجددا یادآور می شوم که با تمرین می توانید بهش برسید. 

۸ - تغییرات و نواقص را بپذیرید:

وقتی همه چیز باب میل ما پیش می رود، دوست نداریم تغییری در آن ها شکل بگیرد.  اما تغییرات اجتناب نا پذیر اند. این حقیقت زندگی است. نمی توان چیز ها و اشخاص را به شکلی که دوست داریم باشند نگه داریم... 

به جای مقاومت در برابر تغییر بهتر است یاد بگیریم چیز ها و اشخاص را همان گونه که هستند بپذیریم. باید قبول کنید که جهان دائما در حال تغییر است  و ما نیز به عنوان بخشی از این جهان در حال تغییر هستیم.

به جای تلاش برای بی نقص بودن ( اصلا بی نقص بودن به چه معناست؟؟؟؟؟)  باید بپذیریم که هرگز نمی توان انتظار بی نقص بودن از دیگران و یا خودمان را داشته باشیم و در عوض باید یاد بگیریم و بپذیریم که خوب باشیم :)

۹ - زندگی را مانند یک رودخانه خروشان، متغییر، پر آشوب و زیبا بپذیرید و لذت ببرید:

مورد قبل (۸) را مرور کنید. به یاد بیاورید که من از شما پرسیدم بی نقص بودن به چه معناست؟

اگر عمیقا نگاه کنید، این یک پرسش بسیار جالب است. آیا معنا و مفهوم بی نقص بودن و کامل بودن همان دنیا و روند زندگی ایده آلی است که در تصور خود دارید؟  آیا ما سعی داریم دنیا را مطابق ایده آلی که در ذهن خود داریم تغییر دهیم؟ از آنجایی که به حقیقت پیوستن این خواسته خیلی دور از ذهن است، در عوض سعی کنید دنیا را به همان شکل کامل و بی نقصی که هست ( یادداشت مترجم: واژه هست از واژه است بار معنایی قوی تری دارد. واژه هست را به این دلیل انتخاب کرده ام که به خواننده حس وجود داشتن و باقی داشتن و بودن از ازل و ماندن تا ابد القا شود) ببینید. 

این دنیا پر از شلوغی، هرج و مرج، خوبی، بدی، خوشحالی، درد و رنج، زیبایی و پاکی، کثیقی و در عین حال کاملا بی نقص است.

جهان همان گونه که هست زیباست... زندگی پویاست و مانند آب زلال یک رودخانه پویاست... و جریان دارد.

زندگی ساکن نیست. زندگی جریانی است از تغییر، هیچ وقت به یک شکل باقی نمی ماند، همیشه شلوغ تر و پر هرج و مرج تر می شود و همیشه زیباست.

هر جا که بنگریم، زیبایی وجود دارد، اگر آن را با عینک بی نقصی و عالی بودن نگاه کنیم.

سخن آخر این بخش:

این بخش از کتاب را با نقل قولی از Lao-Tzu به پایان می رسانیم: 

Lao-Tzu: یک مسافر خوب، نه برنامه معینی دارد و نه تمایلی برای رسیدن

یادداشت مترجم - focusfree.ir: 

کسی کز معرفت نور و صفا دید
به هر چیزی که دید اول خدا دید

پیشنهاد می کنم این شعر زیبا از شیخ محمود شبستری را در گنجور مطالعه کنید: لینک مربوط به گنجور - کلیک کنید

 

یادداشت مترجم: focusfree.ir - در ادامه آوازی با صدای محمد گلریز بر روی اشعار شیخ محمود شبستری را برای دانلود و گوش دادن ضمیمه این صفحه از کتاب کرده ام. امیدوارم لذت ببرین.

فایل صوتی رو از اینجا تونستم پیدا کنم: لینک مربوط به فایل صوتی: کلیک کنید

 

بخش قبل << تمرین زندگی در زمان حال

بخش بعد >> کنش بدون درد سر

 

 

 

 

فایل ضمیمه: 

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
این کپچا برای تشخیص شما از اسپمر های خودکار ایجاد شده است.
۵ + ۰ =