حکایت فنجان خالی - بروس لی

×

پیغام خطا

Deprecated function: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in include_once()‎ (line ۲۰ of ‎/home/cp30792/focusfree.ir/focus-text/includes/file.phar.inc).
حکایت فنجان خالی - بروسلی

روزی مردی دانا به ملاقات یکی از استادان ذن رفت تا از او درباره ی ذن سوال بپرسد. زمانی که استاد صحبت می کرد، مرد دانا پی در پی صحبت های او را قطع می کرد تا نظر خودش را درباره ی این و آن بیان کند. بالاخره استاد ساکت شد و شروع کرد به ریختن چای برای مرد دانا. استاد فنجان را پر کرد و همین طور  به ریختن چای ادامه داد تا فنجان سر ریز شود. مرد دانا گفت: بس است. فنجان پر شده است و نمی شود بیشتر در آن چای ریخت. استاد ذن جواب داد: تو هم مثل این فنجان پر از نظر های خودت هستی. اگر اول فنجانت را خالی نکنی، چطور می توانی چای من را بچشی؟

 

 

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
این کپچا برای تشخیص شما از اسپمر های خودکار ایجاد شده است.
۲ + ۰ =